بهطور مکرر در کتابها و رسالههای مکتبی تعبیر «رابعةالنهار» بهکار رفته است. بهچند نمونه اشاره میکنیم:
شرحالزیارةالجامعةالکبیرة: و من فتّش عن ذلک فی القرآن و السنة وجد ذلک أظهر من الشمس فی رابعةالنهار. (ج۲، ص۲۹)
شرحالقصیدة: …و ان کان المعنی ظاهراً عندی کالشمس فی رابعة النهار. (چجدید، ص۳۱۸)
رساله سلطانیه: ایشانآلعبا و اصحاب کسایند و این مسئله از ضروریها است و اسم آلعبا اظهر من الشمس فی رابعةالنهار است. (مکارمالابرار، فارسی، ج۷، ص۲۶۵)
رساله اجتناب: به مردم نرسیده از کتاب فضائل ما (=اهلبیت) مگر یک الف نیمهتمامی… اما بهقدر طاقت بشر از اسرار و بواطن ائمه اطهار سلام الله علیهم که مانند چراغ تابان در شب تار بر اهل روزگار در بالای منار آشکار است و مانند آفتاب تابان در رابعةالنهار هویدا است… . (چجدید،ص۴۳۲)
و… .
کلمه «النهار» در مصطلح «رابعةالنهار» روشن است. روز و شب، عُرفاً به بودن یا نبودنِ نور خورشید اطلاق میشود. در معیاراللغة آمده است: النَهار بالفتح نقیض اللیل و هو من طلوع الفجر الی غروب الشمس او مِن طلوع الشمس الی غروبها. و درباره لیل آمده است: اللیلة من غروب الشمس الی طلوع الفجر الصادق و زاد بعضهم الی طلوع الشمس.
اما «رابعةالنهار» با توجه به مواضع استعمال، تبادر میکند که خورشید را در نهایت تلألؤ و تابندگی معرفی میکند؛ خورشیدِ وسط آسمان.
در بعضی کتابهای لغت و ادب، این تعبیر با ریخت دیگری بهکار رفته است که در مکتوبات بزرگان دین به چشم نمی خورد: رائعة النهار.
غیر از کتابهای لغت، در کتابها و مقالههای دیگر نیز بهجای «رابعة النهار»، «رائعةالنهار» ثبت شده است.
دو تعبیرِ «رابعةالنهار» و «رائعةالنهار»، هر دو، صحیح است. با این توضیح که «رائعةالنهار» وجهه لُغوی دارد و «رابعةالنهار» وجهه عُرفی و بالاتر وجهه شرعی.
«رائعةالنهار» از نظر لغت اشاره به نهایتِ روشنایی روز دارد و صحیح است. در معجمالوسیط آمده است:
«رائعة الضُحی و رائعة النهار: معظمه. یقال: هو کالشمس فی رائعة الضحی أو فی رائعة النهار.»
در أقربالموارد نیز آمده است:
«رائعة الضحی و رائعة النهار: معظمه و هو مثلٌ فی الوضوح و الشهرة یقال «هو کالشمس فی رائعة الضحی او فی رائعة النهار.»
«رابعةالنهار» نیز صحیح است؛ اما نه از منظر لغت؛ بلکه از منظر عُرفِ عرب و شریعت. عالم ربانی مرحوم حاج سید کاظم رشتی اع در الرسالة الیومیة تقسیم عرب درباره ساعات روز را مطرح کردهاند. این ساعات با توجه به خصوصیات تشکیل سایه تعیین میشده است:
«یقسم هذا الیوم فی الغالب علی اثنتی عشره ساعه لاتزید و لاتنقص طال النهار او قصر و تسمی (یسمی خل) تلک بالساعات المعوجه لاختلاف مقادیرها باختلاف الایام طولا و قصرا و تسمی بالساعات الزمانیه ایضا لانها نصف سدس زمان النهار و تعرف تلک الساعات بنقصان الظل و زیادته بحسب الاقدام و المراد بالقدم سبع الشاخص.»
طبق بیان سید مرحوم اع، این ساعات غیر از ساعت شصتدقیقهای متداول در امروز است. زمان ساعتهای روز را مطابق اندازه «سایه» تعیین میکردهاند. به این ساعتها «ساعات معوجه» یا «ساعات زمانیه» میگفتهاند. ملاک در تعیین این ساعتها، «قدم» بوده است. اصطلاح قدم اصطلاحی شرعی است که یکهفتم سایه شاخص است. ایشان مقدار هر ساعت را هم مرقوم فرمودهاند:
«فالساعة الاولی من اول طلوع الشمس الی ان یصیر الظل ثمانیة و عشرین قدما، الثانیة من ذلک الحد الی ان یبلغ ثمانیة عشر قدما، الثالثة (الثالثة منه خل) الی ان یبلغ تسعة اقدام، الرابعة منه الی ستة اقدام، الخامسة منه الی ان یصیر الظل ثلاثة اقدام، السادسة منه الی تمام الظل او منتهی حد النقصان و هو الزوال و النصف الاخر من النهار علی حسب زیادة الظل من الزوال علی النحو المذکور الی ان یبلغ ثمانیة و عشرین قدما و الباقی الی تمام غروب الشمس هی الساعة الثانیة عشرة.»
هر یک از این دوازده ساعت، نامی نزد عرب داشته است. سید مرحوم اع در ادامه نام این ساعات را بیان فرمودهاند:
«و لکل من ساعات اللیل و النهار اسماء معروفه عند العرب اما اسماء ساعات النهار:
فالاولی تسمی البکور و الذرور و الثانیة الشروق و البزوغ و الثالثة الغدو و الضحی و الاشراق و الرابعة الضحی و الغزالة و الراد و الخامسة الهاجره و الضحی و السادسة الظهیرة و الزوال و المتوع و السابعة الرواح و الدلوک و الهاجرة و الثامنة العصر و الاصیل و التاسعة القصر و الاصیل و العصر و العاشرة الاصیل و الصبوح و القصر و الحادیه عشرة العشاء و الحدود و الثقل و الثانیةعشرة الغروب و للصبح اسماء کثیره و هی الفلق و السطیع و الصدیع و الصرام و الصریم و الشمیط و الصدف و الشق و الفتق.»
سپس به دوازده ساعتِ شب اشاره کردهاند و به نام هر یک اشاره کردهاند که مورد بحث ما نیست. (رک: جواهرالحکم، ج۱۱، ص۵۵۳ بهبعد.)
در عرف عرب، چنانکه در رساله سید مرحوم اع آمده است، از ساعت چهارم تا ساعت ششم نهایت روشنی آفتاب بیان شده و مقدار سایه، بهکمترین حد آن رسیده است. از این رو تعبیر «الضحی» هم برای ساعت چهارم بهکار رفته و هم برای ساعت پنجم و ششم(=الظهیرة). در لغتنامه دهخدا آمده است: «رابعة: یکچهارم: کالشمس فی رابعةالنهار؛ چون آفتاب در نیمروزان.»
شایان ذکر است ابومنصور ثعالبی، عبدالملک بن محمد بن اسماعیل (متوفی ۴۲۹ق) در کتاب مشهور فقه اللغة و أسرار العربیة باب مستقلی را برای نام ساعات روز عنوان کرده و ساعات روز را چنین نوشته است:
«الشروق، البکور، الغدوة، الضحی، الهاجرة، السادسة، الظهیرة، الرواح، العصر، القصر، الأصیل، العشی، الغروب.»
ثعالبی در این تقسیم، ساعت چهارم را «الضحی» نامیده است.
آنچه اشاره شد، تقسیم ساعات روز است در عُرف عرب. سید مرحوم اع در همان رساله یومیه بیان کردهاند که این تقسیم در تابستان و زمستان یکسان است (لاتختلف بحسب طول النهار و قصرها) و احکام اهل شرع نیز طبق این ساعات است:
«اغلب احکام اهل النجوم و اهل الاوفاق و اهل البسط و التکسیر و اهل الشرع مبنیة علی هذه الساعات.»
علماء شیعه رضوان الله علیهم ساعات روز را به دوازده ساعت تقسیم کردهاند. شیخ طوسی و سید بن باقی و شیخ کفعمی گذشته از اینکه روز را به دوازده ساعت تقسیم کردهاند، هر ساعتی را به امامی از ائمه اثنیعشر صلوات الله علیهم اجمعین نسبت دادهاند و برای هر ساعتی دعائی که مشتمل بر توسل به آن امام است ذکر کردهاند. مرحوم مجلسی درباره این ادعیه نوشته است:
«و لمأر سند هذه الأدعیة و اعتمدت فی ذلک علیهم أحسن الله إلیهم.» (بحارالأنوار، ج۸۳، ص۳۳۹)
مرحوم شیخ عباس قمی نیز در ملحقات مفاتیحالجنان درباره این تقسیم نوشته است:
«اگرچه روایتش را بهخصوص ایراد نکردهاند؛ اما معلوم است که چنین امری را بدون روایت ذکر نمیکنند.»
در ادامه، به تقسیم ساعاتِ دوازدهگانه روز، طبق کتاب مصباحالمتهجد اشاره میکنیم:
ساعت اول: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب؛
ساعت دوم: از طلوع شمس تا ذهاب حُمره؛
ساعت سوم: از ذهاب حمره تا ارتفاع نهار؛
ساعت چهارم: از ارتفاع نهار تا زوال شمس؛
ساعت پنجم: از زوال شمس تا مقدار چهار رکعت از آن؛
ساعت ششم: از مقدار چهار رکعت از زوال گذشته تا نماز ظهر؛
ساعت هفتم: از نماز ظهر تا مقدار چهار رکعت قبل از نماز عصر؛
ساعت هشم: از مقدار چهار رکعت بعد از ظهر است تا نماز عصر؛
ساعت نهم: از نماز عصر است تا دو ساعت بعد؛
ساعت دهم: از نماز عصر است تا پیش از زردشدن آفتاب؛
ساعت یازدهم: پیش از زردشدن آفتاب است تا زردشدن آن؛
ساعت دوازدهم: از زردشدن شمس است تا غروب آن.
بدینترتیب اصطلاح «رابعةالنهار» اصطلاحی است طبق ساعت عربی که به ساعت چهارم روز اشاره دارد؛ وقتی که آفتاب در نهایت تلألؤ است. این مصطلح را شرع نیز پذیرفته و علماء مطابق آن احکامی را بیان کردهاند و مثل محدث قمّی احتمال داده است که در این باره روایت نیز باید صادر شده باشد. همانگونه که مفهوم «رائعةالنهار» نیز صحیح است. تعبیر اول طبق مبانی عرفیشرعی است و تعبیر دوم طبق معانی لغوی.
۹ شوالالمکرم ۱۴۴۱