علماء شیعه رضوان الله علیهم با شاهان دوره صفوی و قاجار مراوداتی داشتند و برخی نزد پاشاهای عثمانی نیز رفتوآمد میکردند. هر یک از آنها طبق صلاحدیدها و معیارهایی این ارتباطها را برقرار میکردند و لزوماً دلیل مُصافات و دوستیکامل با آن پادشاه نبوده است. از جمله این علماء هستند: مرحوم مجلسی، محمدعلی بهبانی (فرزند ارشد آقا باقر بهبانی)، شیخ جعفر بن خضر نجفی معروف به کاشفالغطاء، میرزا ابوالقاسم قمی معروف به میرزای قمی، ملا احمد نراقی، سید جعفر کشفی دارابی و… . در کتاب «خاقان صاحبقران و علمای زمان» گزارشهایی هرچند در مواضعی جانبدارانه، ارائه شده است.
همعصری بزرگان شیخیه با پادشاهان قاجار نیز اقتضاء میکرد مراوداتی برقرار باشد؛ چراکه طبیعی است بیاعتنایی به شاه، موجب تبعات اجتماعی بوده و بهزیان مسلمین و مؤمنین خواهد بود.
یکی از وقایع تاریخ شهر کربلاء، حمله نجیبپاشاست که به غدیر دم شهرت دارد. از حادثه حمله نجیبپاشا والی محلی حکومت عثمانی در عراق به کربلای معلی، به «غدیر دَم» تعبیر آورده میشود؛ به دو مناسبت: یکی تقارب رویداد و عید غدیر و دیگری شدت کشتار در عتبه عباسیه تا آنجا که از خون کشتگان حوضی پدیدار شد. در تاریخ آمده که پس از واقعه غدیر دم، نجیبپاشا در حین مراجعت به بغداد وقتی در ۲۲ذیحجه به شهر نجف رسید، اعلم علماء اصولی نجف، شیخ حسن فرزند شیخ جعفر کاشفالغطاء از وی در ورودی شهر استقبال کرد و از وی پذیرایی کرده و او را در منزل خود مأویٰ داد. نویسندگان این حرکتِ شیخ حسن آل کاشف الغطاء راچنین توجیه کردهاند:
«مرجعیت شیعی برای حفظِ دماء نفوس مسلمین، جنایتکاری چون نجیبپاشا را در منزل خود پذیرفت.»
مراودات محدودی که عالم ربانی مرحوم حاج سیدکاظم رشتی با نجیبپاشا داشتند، همه برای حفظ دماء مسلمین بوده است و تفصیل این حقیقت را در کتاب «نویافتههایی از زندگی عالم ربانی مرحوم حاج سید کاظم رشتی» نگاشتهایم.
عالم ربانی مرحوم حاج محمدکریم کرمانی اع نیز، هم بهعلت نسب ظاهری و هم موقعیت علمی، مراوداتی با ناصرالدین شاه داشتند و او نیز به مرحوم آقای کرمانی مراجعه کرده و درخواستهایی داشت.
در این مختصر به فعالیتهای ایشان در دوره ناصرالدین شاه اشاره نمیکنیم؛ چراکه مستلزم تکنگاری دیگری است. آنچه در این وجیزه در نظر است نکتهای است درباره کتاب «سلطانیه».
از جمله درخواستهای ناصرالدینشاه، نوشتن کتابی درباره مباحث اعتقادی شیعه بود. این درخواست، سبب شد تا مرحوم آقای کرمانی اع کتاب «سلطانیه» را (که مشتق از نام سلطان است) بهزبان فارسی تصنیف بفرمایند.
در مقدمه کتاب تصریح فرمودهاند که پادشاه امر کرد که «بهطور اختصار و اقتصار کتابی تصنیف نمایم در اثبات نبوت خاصه سید انام و امامت ائمه اعلام علیهم الصلوة و السلام و اثبات بقای وجود مسعود امام زمان و حجة الله علی الانس و الجان حضرت بقیة الله عجل الله فرجه و سهل مخرجه، که مشتمل باشد بر ادله واضحه و براهین لایحه…»
این عالم ربانی اگرچه تفصیل را در این مباحث خوب و شایسته میدانند؛ اما چون امر به اختصار شده، مختصراً مباحث را ارائه کردهاند و به کتابهای تفصیلی دیگر ارجاع دادهاند.
کتاب سلطانیه مشتمل بر مقدمهای است و دو مبحث (در نبوت عامه و خاصه و امامت ائمه اثناعشر) و خاتمه (در اثبات وجود و بقای حضرت بقیتالله عجل الله فرجه).
معرفی شایسته این کتاب نیز نیازمند تکنگاری دیگر ی است. مرحوم آقای کرمانی اع در پایان کتاب تعبیری را بهکار بردهاند و همین تعبیر، محل ثقل این نوشتار است. مرقوم فرمودهاند:
«و چون مأمور به اختصارم و امتثال واجب است به همینجا ختم میکنم… و چون مرا کتب قابلی نیست از تتبع زیاد در مذاهب و اقوال و اخبار و سِیَر و آثار عاجزم و تتبعی ندارم، لذا تصنیفات حقیر قابل پیشکش خزانه مبارکه نخواهد بود الا آنکه امتثال واجب بود، پس بهقدر میسور اکتفا نمود… .»
تعبیر «پیشکش خزانه مبارکه» یا «برسم خزانه» تعبیری است که عقبهای تاریخی دارد.
علماء کتب متعددی را نگاشته و برخی از آثار را «برای» یکی از کتابخانهها، پادشاهان، وزراء، امراء، عالمان و رجال حکومتی، «برسم خزانه» تألیف، کتابت یا اهداء کردهاند یا «در» خزانهای تألیف و کتابت شدهاند.
اصطلاحاً به این نسخهها «نسخه خزائنی» گفته میشود. نسخه خزائنی به دستنویسی اطلاق میگردد که برای کتابخانه پادشاهی، وزیر یا صاحبنامی تألیف یا کتابت شده است. این نوع نُسَخ، در برخی مصادر عربی چنین تعریف شده است:
«المخطوط الخزائنی: هو المخطوط الأنیق المزخرف المنسوخ نساخة جمیلة رائعة برسم خزانة ملک أو أمیر أو وجیه من الوجهاء و قد یکون مصحفاً مذهباً او کتاباً مرصَعاً یکتبه خطاط ماهر و لاتکاد تخلو خزانة من الخزانات العالمیة من مجموعة من هذا النوع من المخطوطات تعرض فی غالب الأحیان فی أنهاء المکاتب أو فی نظائر الزجاج نادرة.»
در منبعی دیگر چنین آمده است:
«المخطوطات الخزائنية: و هی نوع من المخطوطات التی كتبت للسلاطين و الملوك، أو للأمراء و كبار العلماء، حيث كانت تكتب نسخة من مخطوط لوضعها فی خزائن كتبهم الخاصة، و فی هذه الحالة لا يشار إلى ذلك فی قيد الفراغ من كتابة النسخة وإنما على صفحة الظهرية. و تكون هذه النسخ عادة مكتوبة بخط منسوب، و يطلق عليها «المخطوطات الخزائنية» و يثبت عليها ذلك بصيغ مختلفة، منها: لخزانة… ، لأجل…، برسم خزانة…، تحفة لـ…. وغيرها من الصيغ المختلفة التی تشير لذلك.»
ایرج افشار در شماره نخست نامه بهارستان (پاییز و زمستان ۱۳۷۹) درباره «برسم خزانه» نوشته است:
«سفارشدادن، مانند کتابهایی که سلطانی، صاحبدولتی، امیری تهیه آن را به ورّاق و کاتب و مذهّبی سفارش میداد تا بنویسند؛ اینگونه نسخهها معمولاً آنهاست که عبارت «برسم خزانه» دارد… .»
جدیدترین و مهمترین اثر درباره «نسخههای خزائنی» مقاله وزین و گرانمایه دکتر حسین متقی است که در فصلنامه کتابگزار منتشر کردهاند (شماره چهارم و پنجم، زمستان۱۳۹۵ و بهار۱۳۹۶). عنوان نوشته «جستاری در دِژنبشتهای هزاره نخستِ اسلامی» است و در این مقاله ۷۲صفحهای، افزون بر معرفی الفبائی بیش از ۵۰۰ اثر دستنویس کهن و مهم موجود در کتابخانههای جهان به زبانهای عربی، فارسی و ترکی، بیش از ۴۰۰ کتابخانه کهنِ متعلق به پادشاهان و حاکمان در قرون و اعصار مختلف تاریخی گزارش گردیده است.
بدینترتیب، با توجه به آنچه گذشت، کتاب «سلطانیه» نگاشته مرحوم آقای کرمانی اع یک «نسخه خزائنی» است که برای خزانه پادشاه وقت نگارش شده است.
در رساله جواب میرزا کاظم منشی جهرمی به انگیزه نگارش سلطانیه اشاره کرده و میفرمایند:
«و کتاب سلطانیه کتابی است که به حکم سلطان زمان در رد ملل خارجه نوشتهام و از کتب خودشان بر ایشان الزام کردهام.» (مکارم الابرار، فارسی، ج۷، ص۳۴۵ )
همین دلیل است که پاسخگوی برخی پرسشهاست. مثلاً چرا نثر مرحوم آقای کرمانی اع در این کتاب، نثر نسبتاً سنگینی است؟ اخیراً بهتوفیق الهی لغات، اصطلاحات، اَعلام و امکنهای که در کتاب سلطانیه است استخراج کردیم: حجم وسیعی است که در سنجش با کتاب ارشادالعوام، بسیار فراوان و متنوع است. در کتاب سلطانیه، لغات عربیِ گاهی سنگین، اصطلاحات علوم مختلف (از فقه، اصول، تفسیر، علوم ادبی، منطق، حکمت و…)، نام اشخاصی از معاصران و گذشتگان (در ایران و کشورهای دیگر)، نامهایی از ایران باستان و کتب هندیان و زرتشتیان و عهدَین (تورات و انجیل)، همه و همه در راستای اثبات عقاید شیعه اثناعشری بهکار گرفته شده است.
این بزرگوار در نوع تصانیف خود، شیوه سادهنویسی را ترجیح دادهاند و وقتی نثر این اندیشمند شیعه را با نثر امثال قائم مقام فراهانی (که نوشتهاند به سادهنویسی روی آورده بود) مقایسه کنیم، بسیار سادهتر است. نثر کتاب سلطانیه، متفاوت با نثر کتاب ارشادالعوام و دیگر رسائل فارسی ایشان است و این بهعلت آن است که کتاب «برسم خزانه» بوده و بهدرخواست شاه وقت بوده است.
همین سبب، اثرات دیگری نیز گذارده است: مختصر بودن کتاب سلطانیه، ذکر نکردن مطالبی استطرادی و… همه آثار این علت است. در موضعی میفرمایند:
«و چون مأمور به اختصارم به همین اکتفا میکنم» و در بخشی: «و چون بنا بر اختصار است رساله گنجایش زیاده از این ندارد.» و در مقامی دیگر: «چون بنای کتاب بر اختصار است برای منصفان همینقدر در امامت هم کافی است به شرطی که همه کتاب را به دقت نگاه کنند و تدبر نمایند.»
مرحوم آقای کرمانی اع در برابر امر پادشاه منفعلانه برخورد نکرده و باوجود این، استدلالات محکم و استواری را در هر بخش بیان میفرمایند.
به این هم اکتفا نکرده و در بزنگاهها سلطان را نصیحت کرده و او را به تبعیت از شرع مقدس فرا میخوانند. در بخش اثبات وجود و بقای حضرت حجت عجل الله فرجه مرقوم فرمودهاند:
« آه آه نمیدانم چه بگويم و چه بنويسم خداوند عالم به حق انبيا و اوليا سلام اللّه عليهم و به حق صلحا و اتقيا كه همت مبارك… امنای دولت عليه قاهره را… بر نشر دين و حمايت شرع مبين و حراست حق و اهل حق بيشتر بدارد و آن مبارك وجود را… بيشتر و بهتر ناصر دين و حامی اسلام و مسلمين فرمايد چنانكه فرموده است و بر آن بدارد كه در هر بلد احكام به حفظ شرع و ناموس صادر فرمايد و رعيت را به مواظبت شريعت مقدسه امر نمايد و تأييد و تشويق حمله دين و خدام شرع مبين و تبكيت (=کسی را با شمشیر یا عصا و امثال آن زدن) و تعيير (=سرزنشکردن) مفسدين و مغيرين و مبدلين و محرفين دين بفرمايد شايد بلايا مرتفع و بركات آسمان نازل و منافع زمين ظاهر گردد و بلاد معمور و قلوب عباد مسرور شود و ساحت ايران را بسبب آن مبارك وجود رشك روی زمين بيشتر فرمايد.»
او را تشویق کرده و به همت او در رویارویی با بابیه لعنهم الله اشاره میفرمایند:
« تا حال كه الحمدللّه از ايشان نصرت دين علی الاتصال بروز كرده و بابيه فجره را منقرض فرمودند.»
اما توقع خود را بالاتر برده و میفرمایند:
«آرزوی من از دربار احديت و دعای من در آن حضرت اين است كه پادشاه اسلام پناه را ليلاً و نهاراً همتی نماند مگر ترويج اسلام و در هر جزئیجزئی امنای دولت عليه دقت فرمايد و خود را خادم حضرت خاتم انبيا صلی الله علیه و آله قرار دهند و دولت را دولت او دانند و همتشان بالتمام نشر دين و تقويت اهل دين باشد كه جبر جميع كسرهای سابقين بشود.»
آنچه به آن پرداختیم، آشنایی با وجهه «نسخه خزائنی»بودن کتاب سلطانیه بود و معرفی تفصیلی مجالی دیگر میطلبد.
در پایان اشاره میکنیم مطالعه کتاب سلطانیه برای متعلمین و اهل پژوهش از جهتهای مختلف حائز اهمیت است: اُنس با استدلالات محکم برای اثبات عقاید شیعی (نبوت عامه و خاصه و امامت ائمه اثناعشر) از قرآن و روایات و از کتب عهدَین، آگاهی از کتب گذشتگان، یادگیری مجموعهای ارزشمند از لغات و اصطلاحات در فنون و علوم مختلف، آشنایی با بعضی حوادث اجتماعی زمان مرحوم آقای کرمانی و نهایتاً شناخت زوایایی از شخصیت علمی مرحوم مصنف اعلی الله مقامه و رفع فی دار الخلد اَعلامه و نفعنا الله بعلومه.
۲۵ ماه رمضان ۱۴۴۱