{دستنوشته مصنف ارشادالعوام}
هـــفـــــت
«هفت» را لیلیوار مجنونم (۱)
نه چون
آسمانها هفت است
و زمینها
هفت
و بهشت
هفت در دارد
و نه چون
موجودات هفتاند
و مراتب
غیبی هفت
و دریاها
هفت
و اقالیم
هفت
و شهرهای
عشق هفت است
و نه
آنکه حجابها هفت
و سیارات
هفت
و مسالک
هفت
و اَبدال
– نزد صوفیه – هفتاند
و نه چون ویندوز ۷ داریم
و نه چون
فلزات هفت است
و سجدهگاهها
– در نماز – هفت است
و آفرینش
هفت روزه به دنیا آمد
و رنگها
هفت است
و نه چون
اژدهای هفتسر داریم
و دوزخ
هفت خانهای
و غار
میترا هفت محراب دارد
و هندوها
به هفت کوه معتقدند
و طواف
ما هفت دور است
و هفتسین
دیگران هفت سین دارد
و نه چون
عقل را هفت مقام است
و عرفان
را هفت مرتبه
و هفته
را هفت روز
و نه چون
بودا – وقت زایشش – هفت قدم برداشت
و نه چون
یونانیان هفت مقدس جزیره دارند
و عبریان
هفت سال فراوانی و قحطی
و
مسیحیان هفت فرشته
و ناواتلها
هفت غار
و مارکزیها
هفت قوم نجاتیافته
و نه چون
کشتی نوح هفت چراغ داشت
و شمعدان
یهودیان هفت شاخه
و نه چون
هفت عدد تام است
بهشت هفت اسم دارد…
نه و نه
و نه…
هفت را
لیلیوار مجنونم (۲)
فقط … برای آنکه
زنگ
مدرسه ما
رأس ساعت
هفت است.
معتقد – فروردین ۹۰
————————-
پ.ن: نیاز به توضیح است که هدف و انگیزه در جستار فوق، نه نفی آموزههای دینی است (همچون طواف، سجدهگاهها، مراتب غیبی و…) و نه اثبات آموزههای منحرف (همچون هفتسین، ابدال صوفیه، یهودیان و…). انگیزه و هدف اصلی و ظریف آن است که راس ساعت هفت در مدرسه، به بررسی اینگونه مطالب میپردازیم و نفی آموزههای منحرف و اثبات آموزههای دینی. در حقیقت «برای آنکه زنگ مدرسه ما راس ساعت هفت است»، نشاندهنده شاهراه برای رسیدن به حقیقت «هفتهای» فوقالذکر است و البته در کنار آن، اهمیت مدرسه ما و چند نکته ظریف دیگر!
———–
۱و۲ – تعبیر «لیلیوار مجنونم» بیشک پرسشآفرین است؛ اما اجازه دهید من «لیلیوار» بنویسم و شما «مجنونوار» بخوانید.