امروز گروهی به نام “کولی” در کوچه و خیابان شناخته شده اند.
نام های گوناگونی برای ایشان ذکر می شود: لغت نامه دهخدا
ماهیت ایشان چیست و کیستند؟ این بحث را مطرح کردم به ۲ جهت:
۱. ذکر نام ایشان در تاریخ اسلامی و در فرمایش های بزرگان دین
۲. حس کنجکاوی برخی نسبت به ماهیت ایشان
——————————–
ظاهرا در روایات اسلامی به این گروه اشاره هایی شده است. از جمله در حدیثی از حضرت رضا علیه السلام که در مسیری به راوی فرمودند: برو و سلام مرا به دوستان من برسان. آن شخص رفت و دید در آن قسمت ها چادرنشینانی زندگی می کنند که از نظر بهداشت و آداب ظاهری و اجتماعی و رعایت ظاهری دین داری بسیار ضعیفند اما هنگامی که سلام حضرت را به ایشان رسانید به هلهله مشغول شدند.
در فرمایش های بزرگان هم به این واژه اشاره شده است:
ـــ يكى را مىبينى وارد ولايتى مىشود، وقتى كه مىآيد ـ كسى را نمىگويم مثَل است كه مىآورم ـ مثلاً من وارد ولايتى مىشوم، اوّل كه مىآيم يك كليچه كولى پوشيدهام و از اين گرگابيها هم در پا دارم، با اين حالت مىآيم وارد اين ولايت مىشوم….
ـــ اين مردمى كه پيش چشمتان است به فال يك لولى، يك كولى مغرور مىشوند….
ــــ عايشه هم كه خبر شد بناى شطّاحى و كوليگرى را گذارد و خيلى بىحيايى كرد كه پناه بر خدا! حضرت ديدند خيلى كوليگرى مىكند فرمودند….
ــــ همانطور كه خاك در نزد ما آشكار و منكشف است و واقعاً ما خاك را مىشناسيم. ديگر خاك نمىتواند جلوى ما كولىبازى در بياورد و بگويد من جواهرم. هرچه اغراق كند و خودستايى كند ما مىشناسيم خاك است و بىارزش و لگد هم روش مىگذاريم. چرا؟ چون مشهود و محسوس است برايمان….
——————-
برای آشنایی با این گروه ویکی پدیا جوابگو خواهد بود.