اتفاقی عجیب
امروز در حال مرور کردن “دست نوشته ها”ی خودم بودم. در تاریخ
۱۳۸۷/۴/۱۶ (روز شانزدهم تیرماه پارسال) این خاطره را نوشته بودم که آن را به طور کامل از نوشته هایم نقل می کنم:
“یکی از رفقا از قریه پوده قرار بود با حاج خانمش به عتبات عالیات عراق مشرف شود اما به دلایلی آن خانم همراه پیرمرد حرکت نکرد.
آن برادر ایمانی پس از رسیدن به عراق٬ ابتدا به نجف اشرف مشرف شد و در همان روز اول ورود به نجف از دنیا رفت (خدایش بیامرزاد). نکته مهم آن است که در همان روز٬ در قریه پوده حاج خانم این برادر هم از دنیا رفت. اما آن خانم در پوده از دنیا رفت و همان جا دفن شد و شوهرش در نجف اشرف و در همان جا دفن شد.”
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا٬ آمین یا رب العالمین
بازدید ۱۲۲