جستجو کردن
Close this search box.

ارشاد‌العوام در کتاب‌های مولای بزرگوار، حاج محمد باقر شریف طباطبایی

مولای بزرگوار، حاج محمد باقر شریف طباطبایی، بيش از
يك‏صد و شصت كتاب، رساله، فائده و مراسله نوشته‏اند كه به زبان عربى و فارسى بوده
و تأليف و تصينف است. اكثر كتاب‏هاى ايشان در دسترس است.

 مولاى بزرگوار -همان‏گونه كه روشن است- موقعیت
خاصی دارند؛ چراكه از طرفى ايرادها و اشكال‏ها و گاهى تهمت‏ها را جواب فرموده و از
طرفى با وحدت ناطق روبرو بودند. رساله‏هاى آن بزرگوار در زمينه‏ى بحث «ارشادالعوام»
بيشتر درباره جواب‏گويى به اشكال‏ها و ابهام‏هاى سائلين است. از اين جهت خواندن
رساله‏هاى آن بزرگوار (لااقل در قسمت «ارشادشناسى و ارشادپژوهى») بسيار مفيد و
لازم است. در ادامه به ذكر مواردى كه در رساله‏هاى آن بزرگوار به نام كتاب ارشاد
»تصريح« شده است مى‏پردازيم.

 رسائل ۲ (فارسى)

 – يقين داشته باشيد كه آنچه در كتاب «ارشاد»
ديده‏ايد چيزى نيست كه ظاهرش با باطنش منافاتى با اين مطلب شما داشته باشد پس
البته از آنچه به ضروريات دين و ايمان دانسته‏ايد دست از آن برمداريد كه
نعوذباللّه گمراه شويد اگرچه معنى عبارت »ارشاد« را ندانيد و انسان عاقل نبايد دست
از دانسته خود بردارد به جهت امر ندانسته خود. (ص ۶۹)

 – چرا رجوع به »ارشاد« نمى‏كنند كه بدانند. (ص
۸۶)

 – عرض مى‏شود: كه هرمطلبى كه دليل و برهان به
همراه آن است بايد قبول كرد و محل تحير نبايد باشد چه از كتاب مبارك «ارشاد»، چه
از كتاب خدا و سنت رسول و ائمه‏هدى‏عليهم‏السلام. (ص ۱۵۲)

 – عرض مى‏شود كه دليل و برهان از آيات و احاديث
بر لزوم وجود علماى ابرار در جميع اعصار بى‏شمار است و محل اتفاق عقل و نقل است به
طورى كه در كتب علماى اخيار به خصوص در كتاب مستطاب «ارشاد» مضبوط است. (ص ۱۵۴)

 رسائل ۴ (فارسى)

   هركس
بخواهد بداند كه اين مطلب از دين خدا هست يا نيست به كتاب مبارك «ارشادالعوام»
رجوع كند تا بيابد كه از دين خدا اين است كه در حديث وارداست كه: ان لنا فى كل خلف
عدولاً ينفون عن ديننا تحريف الغالين و انتحال المبطلين و تأويل الجاهلين. (ص ۶۰)

 – كتاب‏هاى ما مشحون به اينكه حق و اهل حق در هر
عصرى و زمانى بايد باشد خصوص در كتاب مبارك «ارشاد» كه يك جلد آن كتاب در اثبات
لزوم وجود حق و اهل حق است در همه زمان‏ها و به ده دليل اثبات مى‏فرمايند لزوم
وجود ايشان را در هر عصرى و انواع هريك از ادله را در ضمن مطلبى بيان مى‏فرمايند
در اول جلد چهارم آن كتاب. (ص ۸۷)

 رسائل ۵

 در اين رساله از نام كتاب مبارك «ارشاد» بسيار
استفاده مى‏فرمايند چرا كه از اين كتاب مبارك براى ردّ وحدت ناطق دليل‏هاى فراوانى
ذكر مى‏فرمايند.

 – در ابتداى شروع به امر معاد در «ارشاد» مى‏فرمايند
كه آنچه از ما مى‏شنويد بسنجيد آن را به ضروريات دين و مذهب كه در مجالس و محافل و
مساجد و منابر و بازار مسلمين معروف است و آنچه مى‏گوييم الحمدللّه با آنها سنجيده
شده و با آن زنده‏ام و بر آن مى‏ميرم و با آن محشور مى‏شوم ان‏شاءاللّه‏تعالى و در
همان موضع مى‏فرمايند كه مؤمن تصديق مى‏كند اين مطلب را و منافق تأويل مى‏كند. (ص
۶۳)

 – نمى‏دانم كه اين همه اصرار و ابرام كه مشايخ
اعلى اللّه مقامه دارند لاسيّما در «ارشاد» كه آنچه موافق ضرورت اسلام و ايمان است
حق است و آنچه مخالف ضرورت اسلام و ايمان است باطل است (اينان) چه گمان كرده‏اند
در اين همه اصرار و ابرام ايشان؟ آيا گمان مى‏كنند كه اصرارها و ابرام‏هاى ايشان
محض حيله است و از براى بستن زبان مردم است در ظاهر و در باطن خلاف ضرورت‏ها
كرده‏اند و باك نداشته‏اند؟ (ص ۷۲)

 – بارى؛ اگر بخواهم تمام شواهد مدّعا را از كتب
علماى اسلام و مشايخ عظام اعلى اللّه مقامهم ذكر كنم خصوص از كتاب مستطاب «ارشاد»
خصوص در مقام ردّ بر مبدعين در دين و اهل تصوف و در مسأله معراج و معاد، بايد كتاب
مفصّلى بنويسم و از براى طالبين نجات همين‏قدرها كافى است و اما از براى كسانى كه
به سعى تمام مى‏خواهند خود را هلاك كنند و ديگران را گمراه كه كتاب مفصّل هم از
براى آنها حاصلى نخواهد داشت. فماتغنى الايات و النذر عن قوم لايؤمنون. (ص ۸۵)

 – ضروريات حكام الهى هستند در روى زمين از براى
مؤمنين و غير از آنها حاكمى ديگر در ميان نيست به تصريح آقاى بزرگوار اعلى اللّه
مقامه در اواخر مجلد دوم طريق‏النجاة و رساله درّه يتميه و رساله بيّنه و «ارشاد»
و ساير كتب آن بزرگوار اعلى اللّه مقامه مگر حاكمى كه مطابق باشد حكم او با اين
ضرورت. (ص ۸۷)

 – در اين صفحه‏ها از ارشادالعوام به مناسبت‏هاى
گوناگون نام برده شده است:

 صفحه‏هاى:

 ۱۱۷ – ۱۱۸ – ۱۱۹ – ۱۲۰ – ۱۲۱ – ۱۲۳ – ۱۳۶ – ۱۳۷
– ۱۴۳ – ۱۶۱ – ۱۶۴ – ۱۷۳ – ۱۷۴ (پايين صفحه) – ۱۷۵ – ۱۷۸ – ۱۷۹ – ۱۸۰ – ۱۸۱ – ۱۸۴
– ۱۸۷ – ۱۸۹ – ۱۹۳ – ۱۹۹ – ۲۰۰ –

 – كلمات كتاب مستطاب «ارشاد» متناقض نيست و
كلمات ارشاد با رجوم‏الشياطين متناقض نيست و كلمات اين دو با هدايةالصبيان و غير
آن متناقض نيست. (ص ۲۰۱)

 صفحه‏هاى:

 ۲۰۲ – ۲۰۳ – ۲۱۰ – ۲۱۸ – ۲۵۸ – ۲۵۹ –

 – كتاب مستطاب «ارشاد» مونسى است از هر وحشتى و
علمى است در دين از هر جهلى و ذكرى است از هر غفلتى و يقينى است از هر شكى و حكمتى
است از هر سفهى و حَكَمى است در هر اختلافى. رفع مى‏كند از دين تحريف غالين و
انتحال مبطلين و تأويل جاهلين را و عروة الوثقى است لا انفصام لها بين اللّه و
حججه و بريّته … (ص ۲۶۷)

 رسائل ۶

 – تفصيل حال را آقاى مرحوم اعلى اللّه مقامه در «ارشادالعوام»
بيان فرموده‏اند و به قدرى كه ضرور بوده باقيه‏اى باقى نگذارده‏اند كه كسى ديگر
خود را به زحمت بيندازد و بيانى بكند. به آن كتاب مبارك رجوع بفرماييد و ببينيد كه
چقدر اصرار فرموده‏اند و ابرام نموده‏اند با دليل و برهان كه معرفت نقبا و نجباى
كليه معرفتى است نوعى كه در دنيا چنين اشخاصى هستند به ضروريات دين و مذهب به
طورهايى كه در آن كتاب مبارك هست و معرفت شخص آنها لازم نيست به طورهايى كه در آن
كتاب مبارك هست و ضرور نيست كه من عرض بكنم. (ص ۱۴۹)

 – عرض مى‏شود كه مراد از خواستن بيان مفصل رفع
شبهات است پس اگر رفع آنها به بيان مختصر هم بشود احتياج به تفصيل نيست و چون مجال
تفصيل ندارم عفو خواهند فرمود و نه آن‏قدر تفصيل در كتاب «ارشادالعوام» و غير آن
داده شده در اين مسائل كه بتوان زياده بر آن چيزى گفت و نوشت. (ص ۱۵۹)

 صفحه‏هاى:

 ۱۶۰ – ۱۶۷ – ۱۷۳ – ۱۷۴ – ۱۸۷ – ۲۱۶ – ۲۵۷ –

 آنچه خوانديد، مواردى است كه به كتاب «ارشادالعوام»
تصريح فرموده‏اند. مواردى كه تصريح نفرموده‏اند چقدر است؟!